دسته
ضص
تبيان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 15583
تعداد نوشته ها : 16
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
معاون پژوهشی دانشگاه قم:
اصلاح الگوی مصرف نباید به امسال محدود شود

خبرگزاری فارس: معاون پژوهشی دانشگاه قم با تاکید بر ارائه راهکارهای اصلاح الگوی مصرف از سوی نخبگان دانشگاهی گفت: اصلاح الگوهای مصرفی نباید فقط به امسال محدود شود.


 

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی دانشگاه قم، حجت‌الاسلام سیدرضا مؤدب در کارگروه اصلاح الگوی مصرف هماندیشی استادان دانشگاه‌های استان که در دانشگاه قم برگزار شد، اظهار داشت: اینکه مقام معظم رهبری امسال را سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری کردند یعنی باید در همه زمینهها بهترین الگو را برای مصرف برگزینیم.
وی اضافه کرد: مسئله اصلاح الگوی مصرف مربوط به امسال نمیشود بلکه باید در همه سالها مورد توجه مسئولان و مردم قرار بگیرد تا با استفاده صحیح و بهینه از منابع، تجهیزات و زمان شاهد شکوفایی در همه عرصهها باشیم.
معاون پژوهشی دانشگاه قم به رویکرد دانشگاه قم نسبت به اصلاح الگوی مصرف اشاره کرد و ادامه داد: رئیس و مسئولان دانشگاه نسبت به فرمایش مقام معظم رهبری در بحث اصلاح الگوی مصرف اهتمام ویژهای دارند و در این زمینه اقدامات مناسبی در بخشهای مختلف دانشگاه انجام شده و در حال انجام است.
مؤدب تصریح کرد: در ابتدای امسال در جلسه هیئت رئیسه دانشگاه مسائل مهمی در مورد اصلاح الگوی مصرف در دستور کار قرار گرفت که یکی از آنها برگزاری همایش اصلاح الگوی مصرف در آذر ماه امسال است.
وی نقش دانشگاهیان در ارائه راهکارهای اصلاح الگوی مصرف را مهم برشمرد و بیان داشت: البته در خود دانشگاهها هم باید به اصلاح الگوهای مصرف در بخشهای آموزشی، پژوهشی و اداری توجه ویژهای شود.
حجتالاسلام روحالله شاکری دبیر کمیته علمی نخستین هماندیشی استادان دانشگاههای استان نیز در این نشست خاطرنشان کرد: دغدغههای مقام معظم رهبری نسبت به مسائل فرهنگی بیشتر از سایر دغدغههای ایشان است، هر چند که سازمانها و نهادها در این زمینه تلاشهای زیادی انجام میدهند اما هنوز در این بخش مسائل زیادی وجود دارد.
وی افزود: مقام معظم رهبری پس از نام‌گذاری امسال به نام اصلاح الگوی مصرف اصرار دارند که استادان و پژوهشگران دانشگاهها راهکارهای این مهم را در قالب ایده به دستگاههای اجرایی ارائه دهند.
نخستین هماندیشی استادان دانشگاههای استان قم 20 تیر با اهداف زمینهسازی حضور فعال استادان دانشگاهها در صحنهها و مسائل مهم جامعه، گردآوری و پردازش دیدگاههای علمی و کاربردی استادان و تقویت فضای گفتگو و هم‌فکری میان آنها، سوق دادن فعالیتهای پژوهشی استادان به سمت نیازهای جامعه، برقراری پیوند عمیق بین دانشگاهها و نهادها و سازمانهای اجرایی و ارائه راهکارهای عملی به نهادهای استان در راستای توسعه و رفع نابسامانیها از سوی دانشگاه پیام نور و با همکاری سایر دانشگاههای استان برگزار میشود. 


سال 1378 با همه ناکامی ها ها و کامیابی هایش، تلخی ها و شیرینی هایش و غمها و شادی هایش گذشت.365 روز بر عمر ما افزوده شد و 365 روز خودمان و نظام اسلامی مان نگوئیم پیرتر ، که پخته تر شدیم.

رهبر خردمند انقلاب چون همه سال ها ،برای این سال هم با دقّت نامی را انتخاب کرد تا شاید محرّکی باشد برای حرکت به سمتی که صلاح ملک و ملت در آن است .و نور افکندن بر گوشه ای که در تاریکی غفلت مانده است و او که وظیفه دارد غور وقایع را تا دیدن واقعیت ها بشکافد و راه را بنمایاند باید به آن اشاره میکرد .

واقعیت هم این است که مشکل مصرف بی رویه در همه زمینه ها از بلاهای خانمان براندازی است که در هر کشوری بروز کند آن کشور برای اضمحلال، دیگر هیچ نیازی به دشمن خارجی ندارد!

متاسّفانه کشور ما در زمره کشورهائی است که علیرغم وجود فضای دینی حاکم بر کشور که انتظار می رود با توجه به آموزه های آن و خصوصا یکی از محور ترین آموزه های آن یعنی" پرهیز از اسراف و تبذیر" در شمار مقتصد ترین کشورها و ملتزم ترین کشورها در حفظ سرمایه های ملّی و انسانی باشد یکی از سرمایه سوز ترین و مصرفی ترین کشورهای دنیا است.

سال ها است که عادت کرده ایم آب وبرق و گاز وتلفن و بنزین و....را به بدترین شکل ممکن و بیرحمانه ترین صورت (گوئی با آینده خود و نیاکانمان دشمنی خونی داریم ! ) مصرف کنیم و متأسّفانه غمگنانه باید گفت فرهنگ سازی ها هم چون دیر آغاز شده( و ما از سن ّ اثرپذیری خارج شده ایم !) اثر چندان قابل ذکر و محسوسی در کنترل این پدیده زشت نداشته است.مسئولین امور اگر خیرخواه این ملّت هستند باید تلاش کنند این آموزش ها و فرهنگ سازی ها از نسل نورسته و از مهد کودک ها و دبستان ها شروع شود و یقین داشته باشید که این برنامه ریزی ها در آینده نه چندان دور ثمر خواهد داد و همین فرزندان آموزش دیده، مهمترین کنترل کننده و هشداردهنده در برای والدین و بستگان بی ملاحظه خود خواهند شد .گو اینکه وقتی کلمه آموزش را بکار می گیریم، منظور آموزش صرفا در مورد اصلاح الگوی مصرف نیست.باید باور بیاوریم که اگر کودکانمان از دوران طفولیت با مقررات راهنمائی و رانندگی ،با راه های مبارزه با زلزله ،با مسائل بهداشتی،با مواد مغذّی و رژیم های غذائی سالم ،با آموزه های دینی و اخلاقی و......آشنا شوند بی هیچ تردیدی آینده ما از حال، بسی بهتر و درخشانتر خواهد بود و بسیاری لطمات اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و.....بر پیکره جامعه اسلامی ما وارد نخواهد شد.

در هرحال امید است در این سال نو همه مسئولین همت کنند و ارتباط صحیح و دقیقی بین آنچه به صلاح ما است، با محتوای آموزش های مراکز آموزشی متعدّد کشور برقرار کنند و تکرار می کنم خصوصا از نسل نو در سال نو غافل نباشند.

و امّا آنچه باعث شد این نوشته ناقص را تقدیم کنم بیان این نکته بود که ای کاش در سال جدید دولت مردان حاضر و آینده، همچنان که با شجاعت طرح سهمیه بندی بنزین را با پیش بینی های خوب اجراء کردند و از به هدر رفتن ذخایر کشور، بالاخره بطور نسبی جلوگیری کردند(اگر چه اطلاعات دقیق و به روزی در خصوص میزان صرفه جویی های ناشی از اجرای این طرح به مردم داده نشده است) ما در سال جدید شاهد تلاش همه جانبه مدیران عالی نظام اسلامی در استفاده بهینه از نیروهای کیفی و ذخایر انسانی و منابع مدیریتی کشور باشیم و مسئولین امر با دیدی باز و سینه ای فراخ ،میدان را برای رشد همه استعدادهای مدیریتی و انسانی، بی توجّه به خط ّ و ربط ها و جدال های بی سرانجام و فرصت سوز باندی و جناحی، فراهم کنند و نگذارند صاحبان تجربه و دانش و تعهد به بهانه های واهی در کنار بمانند و افراد خدای ناخواسته نالایق و فرصت طلب با هو و جنجال و رابطه های آلوده، بر مقدّرات این ملّت مظلوم حاکم شوند.اگر خداوند مسرفین را دوست نمی دارد(انّ الله لایحبّ المسرفین) و اگر تحمّل الگوی مصرف ناصحیح و بنیان برانداز فعلی ناممکن باشد که هست واگر به هدر دادن منابع گناهی عظیم باشد که هست باید بدانیم که هیچ منبعی به اندازه منابع انسانی برای هر کشوری مهم ومفید نیست و به هدر دادن هیچ ذخیره ای به اندازه ذخایر مدیریتی و معنوی و انسانی خسارتبار نیست.اگر چه در عین حال باید تغییر الگوی مصرف در زمینه آب و برق و گاز و تلفن و بنزین و نفت و گازوئیل و...بعنوان ذخایر اقتصادی کشور نیز که مع الاسف کشور ما را در شمار کشورهای اوّل دنیا در سوء مصرف قرار داده است هم باید در برنامه ریزی ها و آنچه در بحث فرهنگ سازی گفته شد مورد تاکید جدّی باشد.

از سویی یکی دیگر از جلوه های سوء مصرف ، بکارگیری و مصرف ناصحیح ذخایر کلامی ما است.رواج بیماریهای خطرناک اجتماعی و اخلاقی چون غیبت ، تهمت ، دروغ و... نمادهایی از این عادت به مصرف ناصحیح کلمات برای وصول به مقاصد است که در این زمینه هم متاسفانه وضعیت ما در مقایسه با آموزه های قرآنی و الهی اسفبار است.چیزی که در جدل ها و جنگ های آلوده سیاسی بهاء ندارد آبرو و اعتبار افراد است.بمحض برداشت مخالفت و عدم همگرایی با خط و باند های قدرت متاسفانه چنان طومار افراد محترم و معتبر بازیچه مقاصد سیاسی و جنگ های قدرت می شود که انسان هاج و واج می ماند که آیا کسانی که چشم بسته و دهان باز کرده اند و از خدا نمی ترسند و آبروی افراد را که مهمترین سرمایه آنها است و با عمری تلاش و خون دل بدست آورده اند یک شبه میریزند واقعا بویی از مسلمانی برده اند؟!

در سال جدید می توان با اراده ای محکم همه صاحبان قدرت با خدای خود عهد کنند که بلاهای دین سوز زبان را ترک گویند و مطمئن باشند اگر طالب رضای خدا هستند رضای او با این کار حاصل می شود و اگر دنبال محبوبیت و مقبولیت در بین مردم هستند هم راهش همین است .ملّت شرافتمند ایران بارها اثبات کرده اند که در ترازوی ذهن و دل آنها هیچ چیز به اندازه صداقت و نجابت وعدالت افراد وزن ندارد.فی الجمله یکی دیگر از مصارفی که نیاز به اصلاح الگو دارد مصرف کلمات و استفاده از واژه های مطهّر و پرهیز از گناهان مهلک زبان است .....
خبرگزاری فارس:باید با «مدیریت صحیح و مدبرانه مصرف»، در سطوح فردی، سازمانی و ملی از هزینه‌های مازاد و بی‌رویه کاست و آنها را صرف امور تولید و بستر سازی برای توسعه کشور در زمینه‌های مختلف نمود تا بتدریج فاصله میان تولید و مصرف (صادرات و واردات) به میزان معقولی برسد.

مقدمه: از آنجا که اقتصاد ما، یک اقتصاد دولتی می‌باشد، هزینه‌های یارانه‌ای دولت برای کالاهای مصرفی و انرژی، بسیار بالاست (حدود 90 هزار میلیارد تومان در سال) و این امر لطمات شدیدی را به اقتصاد ما وارد می‌سازد زیرا درآمدهای نفتی و صادراتی را که باید صرف امور زیربنایی و عمرانی گردد، به خود اختصاص می‌دهد و حذف آن نیز علاوه بر افزایش فاصله‌های طبقاتی، فشار شدیدی را بر اقشار محروم جامعه وارد می‌سازد؛ لذا باید با «مدیریت صحیح و مدبرانه مصرف»، در سطوح فردی، سازمانی و ملی از هزینه‌های مازاد و بی‌رویه کاست و آنها را صرف امور تولید و بستر سازی برای توسعه کشور در زمینه‌های مختلف نمود تا بتدریج فاصله میان تولید و مصرف (صادرات و واردات) به میزان معقولی برسد.

خبرگزاری فارس:باید با «مدیریت صحیح و مدبرانه مصرف»، در سطوح فردی، سازمانی و ملی از هزینه‌های مازاد و بی‌رویه کاست و آنها را صرف امور تولید و بستر سازی برای توسعه کشور در زمینه‌های مختلف نمود تا بتدریج فاصله میان تولید و مصرف (صادرات و واردات) به میزان معقولی برسد.

مقدمه: از آنجا که اقتصاد ما، یک اقتصاد دولتی می‌باشد، هزینه‌های یارانه‌ای دولت برای کالاهای مصرفی و انرژی، بسیار بالاست (حدود 90 هزار میلیارد تومان در سال) و این امر لطمات شدیدی را به اقتصاد ما وارد می‌سازد زیرا درآمدهای نفتی و صادراتی را که باید صرف امور زیربنایی و عمرانی گردد، به خود اختصاص می‌دهد و حذف آن نیز علاوه بر افزایش فاصله‌های طبقاتی، فشار شدیدی را بر اقشار محروم جامعه وارد می‌سازد؛ لذا باید با «مدیریت صحیح و مدبرانه مصرف»، در سطوح فردی، سازمانی و ملی از هزینه‌های مازاد و بی‌رویه کاست و آنها را صرف امور تولید و بستر سازی برای توسعه کشور در زمینه‌های مختلف نمود تا بتدریج فاصله میان تولید و مصرف (صادرات و واردات) به میزان معقولی برسد.

در این مقاله به روشها و راهکارهای مدیریت مصرف اشاره می‌گردد.
اهمیت موضوع:
مدیریت مصرف به مجموعه روش‌ها و اقداماتی گفته می‌شود که برای بهینه سازی مصرف به کار گرفته می‌شود. این روش‌ها معمولاً به سه گروه تقسیم می‌شوند. گروه اول- روشهایی هستند که هزینه‌ای نداشته باشند مثلا استفاده درست از وسایل و دستگاهها و مراقبت و نگهداری از آنها.
گروه دوم- روش‌هایی هستند که هزینه دارند اما این هزینه‌ها چندان زیاد نیست (روشهای کم هزینه) مانند تعمیر و نگهداری وسایل، اندازه‌گیری میزان مصرف انرژی در دستگاه‌های مختلف یک کارخانه و نظارت بر تغییر مصرف هر دستگاه، عایق کاری لوله‌ها و کانالها، اجرای برنامه‌های آموزشی در خصوص روشهای کاهش انرژی.
گروه سوم- روشهای پرهزینه هستند. در این روشها باید تغییرات اساسی جهت بهبود مصرف انرژی در دستگاه‌ها، تاسیسات و ساختمانها بوجود آورد مثلا اگر کارخانه‌ای کهنه و قدیمی باشد باید در صورت نیاز و امکان صرفه‌جویی انرژی، دستگاه‌های آنرا با دستگاه‌های نو تعویض کرد یا دستگاه‌های تکمیلی در جهت جلوگیری از اتلاف انرژی نصب نمود یا اگر ساختمانی کهنه شده باشد باید تمام تاسیسات گرمایش و سرمایش آنرا تعویض کرد.
همه ما مصرف کننده انرژی هستیم و در خانه، خیابان، محل کار و رفت و آمدهای خود از یکی از انواع انرژی استفاده می‌کنیم. برای آنکه بتوانیم مدیریت مصرف انرژی را بهتر انجام دهیم لازم است بین این مصرف‌کننده‌های گوناگون تقسیم بندی بوجود آوریم و آنان را به چند بخش تقسیم کنیم. این بخشها عبارتند از:
1- خانگی
2- تجاری
3- صنعتی
4- کشاورزی
5- عمومی
6- سایر مصرف کنندگان
هر یک از این بخشها یکی از انواع انرژی را بیشتر مورد استفاده قرار می دهند. در مدیریت مصرف باید هر کدام از آنها روشهای مناسبی را که برای مصرف کنندگان آنها مفید است پیشنهاد کنیم.
بخش‌های خانگی و تجاری
این بخش به وسایل و مصرف کننده‌های انرژی که در خانه و یا در مغازه‌ها و فروشگاه‌های خانگی مثل یخچال، فریزر، تلویزیون، ماشین لباسشویی، جارو برقی، اجاق، روشنایی و دستگاه‌های گرمایش و سرمایش، جزء مصرف‌کننده‌های این بخش هستند. در این بخش، بیشتر از انرژی برق استفاده می‌شود و مهمترین مصرف آن برای گرمایش و سرمایش و روشنایی است. در کشور ما 34? از انرژی یعنی تقریبا یک سوم انرژی، در این بخش مصرف می‌شود. بنابراین، اعمال مدیریت انرژی در این بخش بسیار مهم است. اقدامات مدیریت مصرف در این بخش شامل موارد مختلفی می‌شود. آگاه سازی و آموزش مصرف کنندگان اولین اقدام مهم به شمار می رود. همانطور که گفتیم همه افراد در هر موقعیتی که باشند مصرف کننده انرژی در بخش‌های خانگی و تجاری هستند. هم خود از وسایل انرژی بر استفاده می کنند و هم خدمات مراکز تجاری و شبکه حمل و نقل بهره می‌برند. به همین دلیل آگاه سازی و آموزش مصرف کنندگان باید در همه سنین و همه اقشار اجتماعی انجام بگیرد. آموزش راههای درست استفاده از وسایل خانگی به وسیله معلمان و دبیران به دانش آموزان، انتشار کتاب و جزوه برای کودکان و نوجوانان، انتشار دفترچه‌های راهنمای استفاده صحیح از دستگاه‌ها و پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیونی، روشهایی هستند که می‌توان برای مصرف بهینه انرژی از آنها استفاده کرد. روش دیگر مدیریت انرژی در این بخش آن است که از تولید کنندگان بخواهیم دستگاه‌ها و ساختمان‌هایی با مصرف بهینه انرژی بسازند. می‌دانیم که یخچالها و فریزهای ما، بیشتر از استاندارد جهانی انرژی مصرف می‌کنند. همینطور ساختمانها، فروشگاهها و مغازه‌ها را می‌توان طوری طراحی کرد که مصرف انرژی کمتر بشود، مثلا می توان برای روشنایی ساختمان، بیشتر از نور خورشید استفاده کرد یا ساختمان را خوب عایق کاری کرد تا سرما از بیرون به داخل ساختمان نفوذ نکند و گرما از داخل بیرون نرود.
بخش صنایع
منظور از این بخش، مصارفی از انرژی است که در کارخانجات به مصرف می‌رسد تا انواع کالاها تولید شود و در اختیار مصرف کنندگان قرار گیرد. تمامی کارخانجات، مصرف کنندگان بزرگ انرژی هستند، اما بعضی از آنها بیشتر از دیگران انرژی مصرف می کنند. به این گروه کارخانجات بسیار انرژی بر می‌گویند.
کارخانجات تولید سیمان، فولاد و فلزات و همچنین نیروگاهها یعنی کارخانجات تولید برق، انرژی زیادی به صورت برق یا مواد سوختی مصرف می‌کنند. نوع انرژی مصرف شده در صنایع یکسان نیست و به نوع صنعت وابسته است. در صنایع شیمیایی بیشتر از انرژی فسیلی (نفت و گاز) و در صنایع فلزی (با کوره‌های الکتریکی نظیر صنایع فولاد، آلومینیوم، آهن، مس) بیشتر از انرژی برق استفاده می‌شود. در بعضی از صنایع هم مثل صنایع ساخت سیمان، کاغذسازی و صنایع غذایی (نظیر صنایع قند وشکر) از هر نوع انرژی به میزان تقریبا یکسانی استفاده می‌شود. در کشور ما تقریبا 27? یعنی حدود یک سوم از کل انرژی در این بخش مصرف می‌شود. اما باید توجه داشت که مصرف انرژی در این بخش- که در حال حاضر کمتر از بخش خانگی و تجاری است- به سرعت افزایش می‌یابد، زیرا کشورمان در حال سازندگی است و تعداد کارخانجات روز به روز بیشتر می‌شوند. بنابراین، اعمال مدیریت مصرف در این بخش نیز حائز اهمیت است. اقدامات مدیریت مصرف در بخش صنایع شامل چند رده مهم می‌شود که عبارتند از: آموزش و آگاه سازی، ممیزی انرژی مدیریت بار و بازیافت انرژی.
آموزش و آگاه سازی
نخستین اقدام، اقدامات آموزشی و آگاه‌سازی هستند. تشکیل دوره‌های آموزشی و سمینارها، انتشار کتابها و تهیه فیلم‌های آموزشی برای مدیران و تکنسینهای کارخانه‌ها، راههای استفاده درست از وسایل و روشهای کنترل و نظارت و امکانات بهینه‌سازی مصرف انرژی را به آنها می آموزد. تجربه کشورهای مختلف نشان داده است که برنامه‌های آموزش و آگاه‌سازی می‌توانند نقش موثری در کاهش مصرف انرژی و بهینه سازی آن داشته باشند. برآوردها نشان داده که اقدامات انجام شده در این زمینه تا 20 درصد انرژی را کاهش داده است. آموزش و آگاه سازی در هر یک از بخشهای انرژی بر، شکل خاصی دارد که در هر مورد به آنها اشاره خواهیم کرد.
ممیزی انرژی
ممیزی انرژی به روش‌هایی گفته می‌شود که وضعیت یک کارخانه را از لحاظ مصرف انرژی مشخص می کند. در این روش‌ها، چند مرحله اساسی وجود دارد، مرحله اول آن فعالیتهای کارخانه و محصولات آن، نوع انرژی‌هایی که بکار می‌برد، روشهایی که برای تولید از آنها استفاده می‌کند و همچنین دستگاهها و ماشین‌هایی که در آن کارخانه مشغول بکار هستند، مشخص می‌شود که چه مقدار انرژی با چه هزینه‌ای در کجای کارخانه به مصرف می‌رسد، آیا بخشی از این انرژی تلف می‌شود؟ اگر چنین است، دلیل تلف شدن انرژی چیست؟ در کجای کارخانه یا در کدام دستگاه‌ها و ماشینها این اتلاف انرژی وجود دارد؟ میزان اتلاف چقدر است؟
سومین مرحله، اندازه‌گیری‌های مختلف است. ساده‌ترین روش اندازه گیری آن است که صورت‌ حسابهای برق و مواد سوختی کارخانه را بررسی کنیم و ببینیم در یک دوره زمانی مشخص چقدر انرژی مصرف شده است، سپس باید حجم تولیدات کارخانه را محاسبه کنیم و ببینیم در همان مدت، چه مقدار محصول تولید شده و برای هر محصول چقدر انرژی مصرف کرده ایم؟ نتیجه این محاسبه، یعنی میزان مصرف انرژی برای هر واحد تولید را شدت انرژی می نامیم. مطالعات نشان داده است که میزان شدت انرژی در کشور ما تقریبا سه برابر بیشتر از سایر کشورهاست، یعنی ما برای آن که محصول مشخصی را در مقایسه با سایر کشورها تولید کنیم سه برابر بیشتر از انرژی استفاده می‌کنیم.
چهارمین مرحله آن است که اولویتها را برای انجام دادن اصلاحات تعیین کنیم، یعنی به مسئولان کارخانه نشان دهیم که از کجا و از چه بخشهایی بهینه سازی مصرف انرژی را آغاز کنیم.
آخرین مرحله آن است که هزینه‌های لازم برای اصلاحات را برآورد کنیم و تعیین کنیم که اگر کارخانه در این کار سرمایه‌گذاری کند چقدر در هزینه انرژی خود صرفه‌جویی خواهد کرد و در چه مدت سرمایه‌اش باز خواهد گشت. مجموعه این موارد به صورت یک گزارش و دستور العمل مشخص به مسئول کارخانه ارائه می‌شود تا اصلاحات لازم را انجام دهد.
تعیین رفتار مصرف‌کننده
رفتار مصرف‌کننده از موضوعات جدید حوزه بازاریابی به شمار می‌رود. اولین کتب در این باره در دهه 1960 تالیف شده است. ولی سابقه این موضوع به پیشتر بر می گردد. به عنوان نمونه می توان به دهه 1950 اشاره کرد که ایده‌های فروید توسط بازاریابان مورد استفاده قرار گرفت. رفتار مصرف کننده موضوعی بحث انگیز و چالشی است که در برگیرنده افراد و آنچه خرید می‌کنند، چرا و چگونگی خرید آنها، بازاریابی و آمیزه بازاریابی و بازار است.
ویلکی و سالمون رفتار مصرف کننده را بدین صورت تعریف نموده‌اند: فعالیت‌های فیزیکی، احساسی و ذهنی که افراد هنگام انتخاب، خرید، استفاده و دورانداختن کالا و خدمات در جهت ارضای نیازها و خواسته‌های خود انجام می‌دهند.
در تعریفی دیگر رفتار مصرف کننده این گونه تشریح شده است: مجموعه فعالیت‌هایی که مستقیماً در جهت کسب، مصرف و دورانداختن کالا و خدمات صورت می‌گیرد. این فعالیتها شامل فرایند تصمیماتی است که قبل و بعد از این اقدامات انجام می‌پذیرند.
نکات کلیدی رفتار مصرف کننده
1. رفتار مصرف کننده برانگیخته است: به عبارت دیگر رفتار مصرف کننده عموماً در راستای رسیدن به هدفی خاص است.
2. رفتار مصرف کننده شامل فعالیت‌های زیادی است: ویژگی اساسی تعاریف ارائه شده از رفتار مصرف کننده، تمرکز بر فعالیت‌ها است. همچنین باید بین فعالیت‌های عمدی و تصادفی تمایز قایل شد. برخی از فعالیت‌ها از قبیل صحبت با مشتری و تصمیم خرید، رفتارهای عمدی هستند. در مقابل مواقعی پیش می‌آید که فردی که برای خرید کالای خاصی وارد فروشگاه شده است چیز دیگری را که قصد خرید آن را نداشته خریداری می‌کند.
3. رفتار مصرف کننده یک فرایند است: مباحث انتخاب، خرید، استفاده و دورانداختن کالا بر فرایندی بودن رفتار مصرف کننده دلالت می‌کنند. بطور کلی فرایند رفتار مصرف کننده سه مرحله مرتبط فعالیتهای قبل از خرید، فعالیتهای ضمن خرید و فعالیتهای بعد از خرید را در برمی‌گیرد.
4. رفتار مصرف کننده از نقطه نظر زمانی و پیچیدگی متفاوت است: منظور از پیچیدگی تعداد فعالیتها و سختی یک تصمیم است. دو ویژگی زمانبری و پیچیدگی باهم در ارتباط مستقیم هستند یعنی با ثابت در نظر گرفتن بقیه عوامل هر چه تصمیمی پیچیده تر باشد، زمان بیشتری صرف آن خواهد شد.
5. رفتار مصرف کنندگان شامل نقشهای مختلفی است: حداقل سه نقش عمده در فرایند رفتار مصرف کننده وجود دارد. که عبارتند از:
a. تاثیر گذار
b. خریدار
c. استفاده کننده
6. رفتار مصرف‌کننده تحت تاثیر عوامل خارجی است: رفتار مصرف‌کننده تا حد زیادی از نیروهای خارجی مانند فرهنگ، گروههای مرجع، خانواده و... تاثیر می‌گیرد.
7. رفتار مصرف افراد مختلف باهم متفاوت است: افراد مختلف بواسطه تفاوتهای فردی، رفتارهای مصرف مختلفی بروز می‌کنند. به همین دلیل است که بازاریابان اقدام به تقسیم بازار می‌کنند.
چرا مطالعه رفتار مصرف کننده مهم است؟
توسعه مطالعات رفتار مصرف کننده، نتیجه چرخش فلسفه بازاریابی از گرایش تولید و محصول به گرایش فروش و سپس گرایش بازاریابی است. عوامل دیگری نیز در گسترش مطالعات رفتار مصرف‌کننده دخیل بوده اند که عبارتند از: سرعت زیاد معرفی محصولات جدید، چرخه‌های کوتاه تر عمر محصولات، افزایش جنبش‌های حمایت از مصرف کنندگان بوسیله گروههای خصوصی و سیاست گذاران عمومی، توجه به محیط زیست و رشد بازاریابی خدمات.
در چنین فضایی داشتن درک صحیح از مصرف کنندگان و فرایند مصرف، مزیت‌های متعددی را در بر دارد. این مزیتها شامل کمک به مدیران در جهت تصمیم گیری، تهیه یک مبنای شناختی از طریق تحلیل رفتار مصرف کنندگان، کمک به قانون گذاران و تنظیم کنندگان برای وضع قوانین مربوط به خرید و فروش کالا و خدمات و در نهایت به مصرف کنندگان در جهت تصمیم‌گیری بهتر می‌باشد. رفتار مصرف کننده در طراحی کمپین‌های تبلیغاتی نیز نقشی حیاتی ایفا می‌کند. با علم به نحوه رفتار مخاطبان است که می توان رسانه و پیام مناسب را انتخاب کرد. به علاوه مطالعه رفتار مصرف کننده می‌تواند در فهم عوامل مربوط به علوم اجتماعی که رفتار انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهند، به ما کمک کند. بر این اساس تحلیل رفتار مصرف کننده در مواردی همچون طراحی آمیخته بازاریابی، بخش‌بندی بازار و تعیین موقعیت و متمایز سازی محصول نیز امری لازم و حیاتی است.
تحلیل و مطالعه رفتار مصرف کننده بدنبال پاسخ سوالات زیر است:
1. مردم چگونه از نیازشان به کالا یا خدمات خاصی آگاه می‌شوند؟
2. مصرف کنندگان چگونه کالا یا خدمات خود را پیدا می‌کنند؟
3. مصرف کنندگان چگونه انتخاب نهایی را بعمل می‌آورند؟
4. چه اتفاقی می‌افتد وقتی کالا یا خدمت شما، ارائه می‌شود؟
5. محصول شما چگونه انتخاب می‌شود؟
6. چگونه پول محصول شما پرداخت می‌شود؟
7. محصول شما چگونه ذخیره می‌شود؟
8. چگونه محصول شما جابجا می‌شود؟
9. مشتریان از محصول شما چگونه استفاده می‌کنند؟
10. مشتریان وقتی از محصول شما استفاده می‌کنند به چه کمکی نیاز دارند؟
11. آیا امکان پس دادن یا معاوضه وجود دارد؟ علل آن چیست؟
12. چگونه محصول شما تعمیر یا سرویس می‌شود؟
13. چه اتفاقی می افتد وقتی محصول شما مصرف می‌شود یا کاربردش تمام شود؟
دیدگاه‌های پژوهشی رفتار مصرف‌کننده
یک مشخصه کلیدی رشته رفتار مصرف‌کننده، پایگاه تحقیقاتی آن است. تحقیقات انجام شده بر روی رفتار مصرف کننده را جهت راهنمایی به سه جنبه تقسیم‌بندی می‌کنند. این تقسیم‌بندی به عنوان راهنما در مورد این که چگونه فکر کنیم و عوامل موثر در رفتار اکتسابی مصرف‌کننده را شناسایی کنیم عمل می‌کند.
1. دیدگاه تصمیم گیری: در طول دهه 1970 و اوایل 1980، پژوهشگران بر این نظریه که مصرف کنندگان تصمیم گیرندگانی عقلایی هستند تمرکز داشتند. ریشه‌های این رویکرد در روان شناسی شناختی و اقتصاد قرار دارد. در این رویکرد بررسی می‌شود که مصرف کنندگان چگونه به وجود یک مسئله پی می‌برند و در خلال سلسله مراحلی سعی در حل منطقی آن می‌کنند. این مراحل شامل تشخیص مسئله، تحقیق، ارزیابی بدیل، انتخاب و ارزیابی بعد از اکتساب می‌باشد.
2. دیدگاه تجربی: در این دیدگاه فرض بر این است که مصرف کنندگان گاهی بر اساس تصمیم‌گیری کاملاً عقلایی خرید نمی کنند. در مقابل گاهی آنها برای سرگرمی، خیال‌پردازی و هیجانات و احساسات مبادرت به خرید کالا و خدمات می کنند. ریشه‌های این دیدگاه در روان شناسی انگیزشی و همچنین حوزه‌های جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی است. محققانی که دیدگاه تجربی را به خدمت می گیرند از روشهای تفسیری تحقیق استفاده می‌کنند. مفسرین برای کسب فهمی از فرایند مصرف حتی به ثبت فرهنگ عامه و سنتهای جامعه نیز می‌پردازند.
3. دیدگاه رفتاری: در این دیدگاه فرض بر این است که نیروهای قوی محیطی مصرف کننده را به سمتی سوق می‌دهند که او بدون احساسات و یا باورهای قوی از پیش ساخته شده اقدام به خرید یک محصول نماید. در این هنگام مصرف کننده از طریق فرایند عقلایی تصمیم‌گیری یا متکی بر احساسات، اقدام به خرید محصول نمی کند. در عوض خرید او ناشی از تاثیر مستقیم رفتار از طریق نیروهای محیطی از قبیل ابزارهای ارتقای فروش، هنجارهای فرهنگی، محیط فیزیکی و یا فشارهای اقتصادی است.
نتیجه گیری:
در سالهای اخیر نوعی آگاهی و توجه به افزایش بی‌رویه مصرف انرژی و وجود محدودیت‌های متعدد در توسعه منابع تولید سبب شده است که مطالعات همه جانبه‌ای در سطح جهان در مورد راهکارهای کاهش مصرف انرژی بعمل آید و در عین حال به روند توسعه و رشد کشورها لطمه ای وارد نیاید. در این راستا صنعت برق که از صنایع زیربنایی کشور است می‌بایست مورد توجه قرار گیرد. احداث تاسیسات تولید، انتقال و توزیع انرژی الکتریکی نیاز به سرمایه گذاری سنگین و صرف زمان طولانی دارد بعنوان مثال حداقل زمان لازم برای احداث یک نیروگاه 3 سال می‌باشد و برای اینکه یک کیلووات برق به مصرف کننده برسد صدها دلار سرمایه لازم دارد. بنابراین با یک کیلووات صرفه‌جویی در مصرف برق مقدار زیادی در هزینه و زمان صرفه‌جویی می‌شود.

• رفتار مصرف‌کننده یک فرایند است: مباحث انتخاب، خرید، استفاده و دورانداختن کالا بر فرایندی بودن رفتار مصرف کننده دلالت می‌کنند. بطور کلی فرایند رفتار مصرف کننده سه مرحله مرتبط فعالیت‌های قبل از خرید، فعالیت‌های ضمن خرید و فعالیت‌های بعد از خرید را در برمی‌گیرد

در کشورهای در حال توسعه عوامل جبری از جمله رشد سریع جمعیت، توسعه شهرنشینی، افزایش سطح زندگی و رفاه، توسعه صنعتی و تجاری موجب شده است که ضرورتاً دامنه مصرف انرژی گسترش یابد. در چنین کشورهایی در عین نیاز به توسعه سریع در ابعاد مختلف زندگی با توجه به تنگناها ناگزیر باید در جهت منطقی ساختن و نیز صرفه جویی مصرف انرژی اقدام و چاره جویی بعمل آید. افزایش سطح زندگی و توسعه صنعت و در نتیجه رشد تولید ناخالص ملی هر کشوری بصورت سریع و تزایدی دامنه مصرف انرژی را گسترده‌تر می‌سازد. از اینرو در کنار مسائل مهندسی و فن آوریهای بهینه سازی مصرف انرژی باید در زمینه فرهنگ‌سازی از طریق آموزش و اطلاع رسانی نیز فعال بود به گونه‌ای که جامعه در حال توسعه خود را بصورت منطقی در جهت مصرف بهینه و کاهش مصارف زائد و جلوگیری از اتلاف انرژی هدایت کنیم بدون آنکه به رشد متناسب اقتصادی و اجتماعی لطمه‌ای وارد سازیم.
نویسنده:سید ابوالفضل جعفری‌نژاد
منبع: نشریه توسعه صنعت خبرگزاری فارس:باید با «مدیریت صحیح و مدبرانه مصرف»، در سطوح فردی، سازمانی و ملی از هزینه‌های مازاد و بی‌رویه کاست و آنها را صرف امور تولید و بستر سازی برای توسعه کشور در زمینه‌های مختلف نمود تا بتدریج فاصله میان تولید و مصرف (صادرات و واردات) به میزان معقولی برسد.

مقدمه: از آنجا که اقتصاد ما، یک اقتصاد دولتی می‌باشد، هزینه‌های یارانه‌ای دولت برای کالاهای مصرفی و انرژی، بسیار بالاست (حدود 90 هزار میلیارد تومان در سال) و این امر لطمات شدیدی را به اقتصاد ما وارد می‌سازد زیرا درآمدهای نفتی و صادراتی را که باید صرف امور زیربنایی و عمرانی گردد، به خود اختصاص می‌دهد و حذف آن نیز علاوه بر افزایش فاصله‌های طبقاتی، فشار شدیدی را بر اقشار محروم جامعه وارد می‌سازد؛ لذا باید با «مدیریت صحیح و مدبرانه مصرف»، در سطوح فردی، سازمانی و ملی از هزینه‌های مازاد و بی‌رویه کاست و آنها را صرف امور تولید و بستر سازی برای توسعه کشور در زمینه‌های مختلف نمود تا بتدریج فاصله میان تولید و مصرف (صادرات و واردات) به میزان معقولی برسد.

خبرگزاری فارس:باید با «مدیریت صحیح و مدبرانه مصرف»، در سطوح فردی، سازمانی و ملی از هزینه‌های مازاد و بی‌رویه کاست و آنها را صرف امور تولید و بستر سازی برای توسعه کشور در زمینه‌های مختلف نمود تا بتدریج فاصله میان تولید و مصرف (صادرات و واردات) به میزان معقولی برسد.

مقدمه: از آنجا که اقتصاد ما، یک اقتصاد دولتی می‌باشد، هزینه‌های یارانه‌ای دولت برای کالاهای مصرفی و انرژی، بسیار بالاست (حدود 90 هزار میلیارد تومان در سال) و این امر لطمات شدیدی را به اقتصاد ما وارد می‌سازد زیرا درآمدهای نفتی و صادراتی را که باید صرف امور زیربنایی و عمرانی گردد، به خود اختصاص می‌دهد و حذف آن نیز علاوه بر افزایش فاصله‌های طبقاتی، فشار شدیدی را بر اقشار محروم جامعه وارد می‌سازد؛ لذا باید با «مدیریت صحیح و مدبرانه مصرف»، در سطوح فردی، سازمانی و ملی از هزینه‌های مازاد و بی‌رویه کاست و آنها را صرف امور تولید و بستر سازی برای توسعه کشور در زمینه‌های مختلف نمود تا بتدریج فاصله میان تولید و مصرف (صادرات و واردات) به میزان معقولی برسد.

در این مقاله به روشها و راهکارهای مدیریت مصرف اشاره می‌گردد.
اهمیت موضوع:
مدیریت مصرف به مجموعه روش‌ها و اقداماتی گفته می‌شود که برای بهینه سازی مصرف به کار گرفته می‌شود. این روش‌ها معمولاً به سه گروه تقسیم می‌شوند. گروه اول- روشهایی هستند که هزینه‌ای نداشته باشند مثلا استفاده درست از وسایل و دستگاهها و مراقبت و نگهداری از آنها.
گروه دوم- روش‌هایی هستند که هزینه دارند اما این هزینه‌ها چندان زیاد نیست (روشهای کم هزینه) مانند تعمیر و نگهداری وسایل، اندازه‌گیری میزان مصرف انرژی در دستگاه‌های مختلف یک کارخانه و نظارت بر تغییر مصرف هر دستگاه، عایق کاری لوله‌ها و کانالها، اجرای برنامه‌های آموزشی در خصوص روشهای کاهش انرژی.
گروه سوم- روشهای پرهزینه هستند. در این روشها باید تغییرات اساسی جهت بهبود مصرف انرژی در دستگاه‌ها، تاسیسات و ساختمانها بوجود آورد مثلا اگر کارخانه‌ای کهنه و قدیمی باشد باید در صورت نیاز و امکان صرفه‌جویی انرژی، دستگاه‌های آنرا با دستگاه‌های نو تعویض کرد یا دستگاه‌های تکمیلی در جهت جلوگیری از اتلاف انرژی نصب نمود یا اگر ساختمانی کهنه شده باشد باید تمام تاسیسات گرمایش و سرمایش آنرا تعویض کرد.
همه ما مصرف کننده انرژی هستیم و در خانه، خیابان، محل کار و رفت و آمدهای خود از یکی از انواع انرژی استفاده می‌کنیم. برای آنکه بتوانیم مدیریت مصرف انرژی را بهتر انجام دهیم لازم است بین این مصرف‌کننده‌های گوناگون تقسیم بندی بوجود آوریم و آنان را به چند بخش تقسیم کنیم. این بخشها عبارتند از:
1- خانگی
2- تجاری
3- صنعتی
4- کشاورزی
5- عمومی
6- سایر مصرف کنندگان
هر یک از این بخشها یکی از انواع انرژی را بیشتر مورد استفاده قرار می دهند. در مدیریت مصرف باید هر کدام از آنها روشهای مناسبی را که برای مصرف کنندگان آنها مفید است پیشنهاد کنیم.
بخش‌های خانگی و تجاری
این بخش به وسایل و مصرف کننده‌های انرژی که در خانه و یا در مغازه‌ها و فروشگاه‌های خانگی مثل یخچال، فریزر، تلویزیون، ماشین لباسشویی، جارو برقی، اجاق، روشنایی و دستگاه‌های گرمایش و سرمایش، جزء مصرف‌کننده‌های این بخش هستند. در این بخش، بیشتر از انرژی برق استفاده می‌شود و مهمترین مصرف آن برای گرمایش و سرمایش و روشنایی است. در کشور ما 34? از انرژی یعنی تقریبا یک سوم انرژی، در این بخش مصرف می‌شود. بنابراین، اعمال مدیریت انرژی در این بخش بسیار مهم است. اقدامات مدیریت مصرف در این بخش شامل موارد مختلفی می‌شود. آگاه سازی و آموزش مصرف کنندگان اولین اقدام مهم به شمار می رود. همانطور که گفتیم همه افراد در هر موقعیتی که باشند مصرف کننده انرژی در بخش‌های خانگی و تجاری هستند. هم خود از وسایل انرژی بر استفاده می کنند و هم خدمات مراکز تجاری و شبکه حمل و نقل بهره می‌برند. به همین دلیل آگاه سازی و آموزش مصرف کنندگان باید در همه سنین و همه اقشار اجتماعی انجام بگیرد. آموزش راههای درست استفاده از وسایل خانگی به وسیله معلمان و دبیران به دانش آموزان، انتشار کتاب و جزوه برای کودکان و نوجوانان، انتشار دفترچه‌های راهنمای استفاده صحیح از دستگاه‌ها و پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیونی، روشهایی هستند که می‌توان برای مصرف بهینه انرژی از آنها استفاده کرد. روش دیگر مدیریت انرژی در این بخش آن است که از تولید کنندگان بخواهیم دستگاه‌ها و ساختمان‌هایی با مصرف بهینه انرژی بسازند. می‌دانیم که یخچالها و فریزهای ما، بیشتر از استاندارد جهانی انرژی مصرف می‌کنند. همینطور ساختمانها، فروشگاهها و مغازه‌ها را می‌توان طوری طراحی کرد که مصرف انرژی کمتر بشود، مثلا می توان برای روشنایی ساختمان، بیشتر از نور خورشید استفاده کرد یا ساختمان را خوب عایق کاری کرد تا سرما از بیرون به داخل ساختمان نفوذ نکند و گرما از داخل بیرون نرود.
بخش صنایع
منظور از این بخش، مصارفی از انرژی است که در کارخانجات به مصرف می‌رسد تا انواع کالاها تولید شود و در اختیار مصرف کنندگان قرار گیرد. تمامی کارخانجات، مصرف کنندگان بزرگ انرژی هستند، اما بعضی از آنها بیشتر از دیگران انرژی مصرف می کنند. به این گروه کارخانجات بسیار انرژی بر می‌گویند.
کارخانجات تولید سیمان، فولاد و فلزات و همچنین نیروگاهها یعنی کارخانجات تولید برق، انرژی زیادی به صورت برق یا مواد سوختی مصرف می‌کنند. نوع انرژی مصرف شده در صنایع یکسان نیست و به نوع صنعت وابسته است. در صنایع شیمیایی بیشتر از انرژی فسیلی (نفت و گاز) و در صنایع فلزی (با کوره‌های الکتریکی نظیر صنایع فولاد، آلومینیوم، آهن، مس) بیشتر از انرژی برق استفاده می‌شود. در بعضی از صنایع هم مثل صنایع ساخت سیمان، کاغذسازی و صنایع غذایی (نظیر صنایع قند وشکر) از هر نوع انرژی به میزان تقریبا یکسانی استفاده می‌شود. در کشور ما تقریبا 27? یعنی حدود یک سوم از کل انرژی در این بخش مصرف می‌شود. اما باید توجه داشت که مصرف انرژی در این بخش- که در حال حاضر کمتر از بخش خانگی و تجاری است- به سرعت افزایش می‌یابد، زیرا کشورمان در حال سازندگی است و تعداد کارخانجات روز به روز بیشتر می‌شوند. بنابراین، اعمال مدیریت مصرف در این بخش نیز حائز اهمیت است. اقدامات مدیریت مصرف در بخش صنایع شامل چند رده مهم می‌شود که عبارتند از: آموزش و آگاه سازی، ممیزی انرژی مدیریت بار و بازیافت انرژی.
آموزش و آگاه سازی
نخستین اقدام، اقدامات آموزشی و آگاه‌سازی هستند. تشکیل دوره‌های آموزشی و سمینارها، انتشار کتابها و تهیه فیلم‌های آموزشی برای مدیران و تکنسینهای کارخانه‌ها، راههای استفاده درست از وسایل و روشهای کنترل و نظارت و امکانات بهینه‌سازی مصرف انرژی را به آنها می آموزد. تجربه کشورهای مختلف نشان داده است که برنامه‌های آموزش و آگاه‌سازی می‌توانند نقش موثری در کاهش مصرف انرژی و بهینه سازی آن داشته باشند. برآوردها نشان داده که اقدامات انجام شده در این زمینه تا 20 درصد انرژی را کاهش داده است. آموزش و آگاه سازی در هر یک از بخشهای انرژی بر، شکل خاصی دارد که در هر مورد به آنها اشاره خواهیم کرد.
ممیزی انرژی
ممیزی انرژی به روش‌هایی گفته می‌شود که وضعیت یک کارخانه را از لحاظ مصرف انرژی مشخص می کند. در این روش‌ها، چند مرحله اساسی وجود دارد، مرحله اول آن فعالیتهای کارخانه و محصولات آن، نوع انرژی‌هایی که بکار می‌برد، روشهایی که برای تولید از آنها استفاده می‌کند و همچنین دستگاهها و ماشین‌هایی که در آن کارخانه مشغول بکار هستند، مشخص می‌شود که چه مقدار انرژی با چه هزینه‌ای در کجای کارخانه به مصرف می‌رسد، آیا بخشی از این انرژی تلف می‌شود؟ اگر چنین است، دلیل تلف شدن انرژی چیست؟ در کجای کارخانه یا در کدام دستگاه‌ها و ماشینها این اتلاف انرژی وجود دارد؟ میزان اتلاف چقدر است؟
سومین مرحله، اندازه‌گیری‌های مختلف است. ساده‌ترین روش اندازه گیری آن است که صورت‌ حسابهای برق و مواد سوختی کارخانه را بررسی کنیم و ببینیم در یک دوره زمانی مشخص چقدر انرژی مصرف شده است، سپس باید حجم تولیدات کارخانه را محاسبه کنیم و ببینیم در همان مدت، چه مقدار محصول تولید شده و برای هر محصول چقدر انرژی مصرف کرده ایم؟ نتیجه این محاسبه، یعنی میزان مصرف انرژی برای هر واحد تولید را شدت انرژی می نامیم. مطالعات نشان داده است که میزان شدت انرژی در کشور ما تقریبا سه برابر بیشتر از سایر کشورهاست، یعنی ما برای آن که محصول مشخصی را در مقایسه با سایر کشورها تولید کنیم سه برابر بیشتر از انرژی استفاده می‌کنیم.
چهارمین مرحله آن است که اولویتها را برای انجام دادن اصلاحات تعیین کنیم، یعنی به مسئولان کارخانه نشان دهیم که از کجا و از چه بخشهایی بهینه سازی مصرف انرژی را آغاز کنیم.
آخرین مرحله آن است که هزینه‌های لازم برای اصلاحات را برآورد کنیم و تعیین کنیم که اگر کارخانه در این کار سرمایه‌گذاری کند چقدر در هزینه انرژی خود صرفه‌جویی خواهد کرد و در چه مدت سرمایه‌اش باز خواهد گشت. مجموعه این موارد به صورت یک گزارش و دستور العمل مشخص به مسئول کارخانه ارائه می‌شود تا اصلاحات لازم را انجام دهد.
تعیین رفتار مصرف‌کننده
رفتار مصرف‌کننده از موضوعات جدید حوزه بازاریابی به شمار می‌رود. اولین کتب در این باره در دهه 1960 تالیف شده است. ولی سابقه این موضوع به پیشتر بر می گردد. به عنوان نمونه می توان به دهه 1950 اشاره کرد که ایده‌های فروید توسط بازاریابان مورد استفاده قرار گرفت. رفتار مصرف کننده موضوعی بحث انگیز و چالشی است که در برگیرنده افراد و آنچه خرید می‌کنند، چرا و چگونگی خرید آنها، بازاریابی و آمیزه بازاریابی و بازار است.
ویلکی و سالمون رفتار مصرف کننده را بدین صورت تعریف نموده‌اند: فعالیت‌های فیزیکی، احساسی و ذهنی که افراد هنگام انتخاب، خرید، استفاده و دورانداختن کالا و خدمات در جهت ارضای نیازها و خواسته‌های خود انجام می‌دهند.
در تعریفی دیگر رفتار مصرف کننده این گونه تشریح شده است: مجموعه فعالیت‌هایی که مستقیماً در جهت کسب، مصرف و دورانداختن کالا و خدمات صورت می‌گیرد. این فعالیتها شامل فرایند تصمیماتی است که قبل و بعد از این اقدامات انجام می‌پذیرند.
نکات کلیدی رفتار مصرف کننده
1. رفتار مصرف کننده برانگیخته است: به عبارت دیگر رفتار مصرف کننده عموماً در راستای رسیدن به هدفی خاص است.
2. رفتار مصرف کننده شامل فعالیت‌های زیادی است: ویژگی اساسی تعاریف ارائه شده از رفتار مصرف کننده، تمرکز بر فعالیت‌ها است. همچنین باید بین فعالیت‌های عمدی و تصادفی تمایز قایل شد. برخی از فعالیت‌ها از قبیل صحبت با مشتری و تصمیم خرید، رفتارهای عمدی هستند. در مقابل مواقعی پیش می‌آید که فردی که برای خرید کالای خاصی وارد فروشگاه شده است چیز دیگری را که قصد خرید آن را نداشته خریداری می‌کند.
3. رفتار مصرف کننده یک فرایند است: مباحث انتخاب، خرید، استفاده و دورانداختن کالا بر فرایندی بودن رفتار مصرف کننده دلالت می‌کنند. بطور کلی فرایند رفتار مصرف کننده سه مرحله مرتبط فعالیتهای قبل از خرید، فعالیتهای ضمن خرید و فعالیتهای بعد از خرید را در برمی‌گیرد.
4. رفتار مصرف کننده از نقطه نظر زمانی و پیچیدگی متفاوت است: منظور از پیچیدگی تعداد فعالیتها و سختی یک تصمیم است. دو ویژگی زمانبری و پیچیدگی باهم در ارتباط مستقیم هستند یعنی با ثابت در نظر گرفتن بقیه عوامل هر چه تصمیمی پیچیده تر باشد، زمان بیشتری صرف آن خواهد شد.
5. رفتار مصرف کنندگان شامل نقشهای مختلفی است: حداقل سه نقش عمده در فرایند رفتار مصرف کننده وجود دارد. که عبارتند از:
a. تاثیر گذار
b. خریدار
c. استفاده کننده
6. رفتار مصرف‌کننده تحت تاثیر عوامل خارجی است: رفتار مصرف‌کننده تا حد زیادی از نیروهای خارجی مانند فرهنگ، گروههای مرجع، خانواده و... تاثیر می‌گیرد.
7. رفتار مصرف افراد مختلف باهم متفاوت است: افراد مختلف بواسطه تفاوتهای فردی، رفتارهای مصرف مختلفی بروز می‌کنند. به همین دلیل است که بازاریابان اقدام به تقسیم بازار می‌کنند.
چرا مطالعه رفتار مصرف کننده مهم است؟
توسعه مطالعات رفتار مصرف کننده، نتیجه چرخش فلسفه بازاریابی از گرایش تولید و محصول به گرایش فروش و سپس گرایش بازاریابی است. عوامل دیگری نیز در گسترش مطالعات رفتار مصرف‌کننده دخیل بوده اند که عبارتند از: سرعت زیاد معرفی محصولات جدید، چرخه‌های کوتاه تر عمر محصولات، افزایش جنبش‌های حمایت از مصرف کنندگان بوسیله گروههای خصوصی و سیاست گذاران عمومی، توجه به محیط زیست و رشد بازاریابی خدمات.
در چنین فضایی داشتن درک صحیح از مصرف کنندگان و فرایند مصرف، مزیت‌های متعددی را در بر دارد. این مزیتها شامل کمک به مدیران در جهت تصمیم گیری، تهیه یک مبنای شناختی از طریق تحلیل رفتار مصرف کنندگان، کمک به قانون گذاران و تنظیم کنندگان برای وضع قوانین مربوط به خرید و فروش کالا و خدمات و در نهایت به مصرف کنندگان در جهت تصمیم‌گیری بهتر می‌باشد. رفتار مصرف کننده در طراحی کمپین‌های تبلیغاتی نیز نقشی حیاتی ایفا می‌کند. با علم به نحوه رفتار مخاطبان است که می توان رسانه و پیام مناسب را انتخاب کرد. به علاوه مطالعه رفتار مصرف کننده می‌تواند در فهم عوامل مربوط به علوم اجتماعی که رفتار انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهند، به ما کمک کند. بر این اساس تحلیل رفتار مصرف کننده در مواردی همچون طراحی آمیخته بازاریابی، بخش‌بندی بازار و تعیین موقعیت و متمایز سازی محصول نیز امری لازم و حیاتی است.
تحلیل و مطالعه رفتار مصرف کننده بدنبال پاسخ سوالات زیر است:
1. مردم چگونه از نیازشان به کالا یا خدمات خاصی آگاه می‌شوند؟
2. مصرف کنندگان چگونه کالا یا خدمات خود را پیدا می‌کنند؟
3. مصرف کنندگان چگونه انتخاب نهایی را بعمل می‌آورند؟
4. چه اتفاقی می‌افتد وقتی کالا یا خدمت شما، ارائه می‌شود؟
5. محصول شما چگونه انتخاب می‌شود؟
6. چگونه پول محصول شما پرداخت می‌شود؟
7. محصول شما چگونه ذخیره می‌شود؟
8. چگونه محصول شما جابجا می‌شود؟
9. مشتریان از محصول شما چگونه استفاده می‌کنند؟
10. مشتریان وقتی از محصول شما استفاده می‌کنند به چه کمکی نیاز دارند؟
11. آیا امکان پس دادن یا معاوضه وجود دارد؟ علل آن چیست؟
12. چگونه محصول شما تعمیر یا سرویس می‌شود؟
13. چه اتفاقی می افتد وقتی محصول شما مصرف می‌شود یا کاربردش تمام شود؟
دیدگاه‌های پژوهشی رفتار مصرف‌کننده
یک مشخصه کلیدی رشته رفتار مصرف‌کننده، پایگاه تحقیقاتی آن است. تحقیقات انجام شده بر روی رفتار مصرف کننده را جهت راهنمایی به سه جنبه تقسیم‌بندی می‌کنند. این تقسیم‌بندی به عنوان راهنما در مورد این که چگونه فکر کنیم و عوامل موثر در رفتار اکتسابی مصرف‌کننده را شناسایی کنیم عمل می‌کند.
1. دیدگاه تصمیم گیری: در طول دهه 1970 و اوایل 1980، پژوهشگران بر این نظریه که مصرف کنندگان تصمیم گیرندگانی عقلایی هستند تمرکز داشتند. ریشه‌های این رویکرد در روان شناسی شناختی و اقتصاد قرار دارد. در این رویکرد بررسی می‌شود که مصرف کنندگان چگونه به وجود یک مسئله پی می‌برند و در خلال سلسله مراحلی سعی در حل منطقی آن می‌کنند. این مراحل شامل تشخیص مسئله، تحقیق، ارزیابی بدیل، انتخاب و ارزیابی بعد از اکتساب می‌باشد.
2. دیدگاه تجربی: در این دیدگاه فرض بر این است که مصرف کنندگان گاهی بر اساس تصمیم‌گیری کاملاً عقلایی خرید نمی کنند. در مقابل گاهی آنها برای سرگرمی، خیال‌پردازی و هیجانات و احساسات مبادرت به خرید کالا و خدمات می کنند. ریشه‌های این دیدگاه در روان شناسی انگیزشی و همچنین حوزه‌های جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی است. محققانی که دیدگاه تجربی را به خدمت می گیرند از روشهای تفسیری تحقیق استفاده می‌کنند. مفسرین برای کسب فهمی از فرایند مصرف حتی به ثبت فرهنگ عامه و سنتهای جامعه نیز می‌پردازند.
3. دیدگاه رفتاری: در این دیدگاه فرض بر این است که نیروهای قوی محیطی مصرف کننده را به سمتی سوق می‌دهند که او بدون احساسات و یا باورهای قوی از پیش ساخته شده اقدام به خرید یک محصول نماید. در این هنگام مصرف کننده از طریق فرایند عقلایی تصمیم‌گیری یا متکی بر احساسات، اقدام به خرید محصول نمی کند. در عوض خرید او ناشی از تاثیر مستقیم رفتار از طریق نیروهای محیطی از قبیل ابزارهای ارتقای فروش، هنجارهای فرهنگی، محیط فیزیکی و یا فشارهای اقتصادی است.
نتیجه گیری:
در سالهای اخیر نوعی آگاهی و توجه به افزایش بی‌رویه مصرف انرژی و وجود محدودیت‌های متعدد در توسعه منابع تولید سبب شده است که مطالعات همه جانبه‌ای در سطح جهان در مورد راهکارهای کاهش مصرف انرژی بعمل آید و در عین حال به روند توسعه و رشد کشورها لطمه ای وارد نیاید. در این راستا صنعت برق که از صنایع زیربنایی کشور است می‌بایست مورد توجه قرار گیرد. احداث تاسیسات تولید، انتقال و توزیع انرژی الکتریکی نیاز به سرمایه گذاری سنگین و صرف زمان طولانی دارد بعنوان مثال حداقل زمان لازم برای احداث یک نیروگاه 3 سال می‌باشد و برای اینکه یک کیلووات برق به مصرف کننده برسد صدها دلار سرمایه لازم دارد. بنابراین با یک کیلووات صرفه‌جویی در مصرف برق مقدار زیادی در هزینه و زمان صرفه‌جویی می‌شود.

• رفتار مصرف‌کننده یک فرایند است: مباحث انتخاب، خرید، استفاده و دورانداختن کالا بر فرایندی بودن رفتار مصرف کننده دلالت می‌کنند. بطور کلی فرایند رفتار مصرف کننده سه مرحله مرتبط فعالیت‌های قبل از خرید، فعالیت‌های ضمن خرید و فعالیت‌های بعد از خرید را در برمی‌گیرد

در کشورهای در حال توسعه عوامل جبری از جمله رشد سریع جمعیت، توسعه شهرنشینی، افزایش سطح زندگی و رفاه، توسعه صنعتی و تجاری موجب شده است که ضرورتاً دامنه مصرف انرژی گسترش یابد. در چنین کشورهایی در عین نیاز به توسعه سریع در ابعاد مختلف زندگی با توجه به تنگناها ناگزیر باید در جهت منطقی ساختن و نیز صرفه جویی مصرف انرژی اقدام و چاره جویی بعمل آید. افزایش سطح زندگی و توسعه صنعت و در نتیجه رشد تولید ناخالص ملی هر کشوری بصورت سریع و تزایدی دامنه مصرف انرژی را گسترده‌تر می‌سازد. از اینرو در کنار مسائل مهندسی و فن آوریهای بهینه سازی مصرف انرژی باید در زمینه فرهنگ‌سازی از طریق آموزش و اطلاع رسانی نیز فعال بود به گونه‌ای که جامعه در حال توسعه خود را بصورت منطقی در جهت مصرف بهینه و کاهش مصارف زائد و جلوگیری از اتلاف انرژی هدایت کنیم بدون آنکه به رشد متناسب اقتصادی و اجتماعی لطمه‌ای وارد سازیم.
نویسنده:سید ابوالفضل جعفری‌نژاد
منبع: نشریه توسعه صنعت

نویسنده:زهرا رضاییان
منبع:مرکز فرهنگ ومعارف قرآن
دین اسلام، دین اعتدال، میانه روی و دوری از افراط و تفریط است.
اسلام سعی می کند با برنامه های متعدد پیروان خویش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفریط در هر امری مخالف است و آنرا برای زندگی دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر می داند.
در این مقاله نویسنده سعی کرده است که نگاهی گذرا و اجمالی به لزوم رعایت اعتدال و دوری از اسراف و بخل داشته باشد.
اینک مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:

جایگاه و اهمیت کسب و کار حلال

در آیین اسلام، درآمدهای مشروع و کسب و کار و اموال حلال، جایگاه ویژه ای داشته و قرآن مجید آن را مایه قوام و هستی شخص و جامعه و مایه زینت و آرامش در زندگی این دنیا می خواند؛ آنجا که می فرماید: «ولاتوتواالسفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما...» (1) و در جای دیگری می فرماید: «المال و البنون زینه الحیاه الدنیا...» (2). قرآن افراد متمکن را که از طریق مشروع اموالی به دست آورده اند، افراد خوب معرفی می کند (3) و اساسا داشتن مال و تمکن مادی را نوعی امداد الهی به حساب آورده و عنایت و تفضل معبود را در حق بندگان خدا بیان می کند. (4)
رسول خدا (ص) مردانگی را در این دانسته اند که فرد مسائل و امور مادی اش را بهبود ببخشد (5) و امام صادق (ع) فرموده اند: «شایسته نیست کسی از تلاش مالی و مادی باز ایستد که در سایه آن می تواند آبرویش را حفظ کند و قرض هایش را بپردازد و به بستگانش کمک کند.» (6)
با توجه به آیات و روایاتی که در زمینه کسب و درآمد حلال و مشروع آمده است، می توان چنین بیان نمود که مال و ثروت نه تنها خوب است، بلکه هر مسلمان آگاه وظیفه دارد در کسب و تحصیل آن تلاش کند و خود و جامعه اش را در رشد اقتصادی یاری رساند. نظام اقتصادی اسلام هم که توجه به سعادت انسان را هدف اصلی خود می داند، استفاده عاقلانه از منابع طبیعی و امکانات خدادادی را در راه نیل به هدف مقدس خویش، مورد تاکید قرار داده است. الگوی مصرف در اسلام علاوه بر مخالفت با «اسراف» با پدیده ناشایست «تجمل گرایی» نیز به عنوان یک بیماری اقتصادی مقابله کرده است.
انسان نیازهایی دارد که با توجه به امکانات موجود به رفع آنها می پردازد و برای رسیدن به مقصود خود، در سایه فکر و تدبیر، روش های متعددی را به کار می گیرد. از دیدگاه قرآن، انسان موجود نیازمندی است که خداوند برای رفع نیازهایش زمین را برای او رام کرده و امکانات و منابع آن را در اختیار وی قرار داده تا مصرف کند. (7) قرآن با مطرح کردن مسئله اسراف و بیان مضرات آن و دعوت به اعتدال و میانه روی در تمام امور زندگی، در حقیقت بهترین الگوی مصرف را برای زندگی سعادتمندانه به آدمیان ارائه می دهد.
قرآن در آیات متعددی به بحث اسراف پرداخته و جنبه های مختلف این امر مذموم را بررسی کرده است. (8) آیاتی که اعلام می دارد خداوند اسراف و مسرفین را دوست ندارد، بیانگر این حقیقت است که اسراف موجب می شود تا شخص مسرف، با وجود دارا بودن همه فضایل اخلاقی و اعمال صالح، نتواند به مقام محبت و قرب الهی برسد. امام صادق (ع) در این باره فرمودند:«دعای چهار گروه مستجاب نمی شود، یکی از آنها کسی است که مالی داشته باشد و آن را ضایع کند و سپس از خداوند درخواست کند تا به او روزی عنایت کند. خداوند نیز در جواب می فرماید: آیا به تو دستور میانه روی و اعتدال در مصرف نداده بودم؟» (9) امام عسگری (ع) نیز در نامه ای که برای یکی از شیعیان فرستادند، او را به توانگری بشارت داده و توصیه فرمودند: «بر تو باد به میانه روی و اعتدال و برحذر باش از اسراف؛ زیرا این عمل از کارهای شیطان است.» (10)
اسراف نکردن تنها در خوردن و آشامیدن نیست، بلکه موارد آن بسیار گسترده و همه جانبه است و طبق دستور قرآن اسراف نکردن و اعتدال و میانه روی در همه امورات زندگی، امری لازم و ضروری است. (11) روزی پیامبر اسلام (ص) از راهی می گذشت، ناگاه چشم حضرت به یکی از یارانش به نام «سعد» افتاد که در حال وضو گرفتن بود، ولی آب زیادی می ریخت. حضرت خطاب به او فرمود: ای سعد! چرا اسراف می کنی؟ سعد عرض کرد: یا رسول الله! در آب وضو نیز اسراف است؟ حضرت فرمود: بله اگر چه از آب جاری استفاده کنی! (12)
دوری از اسراف و رعایت اعتدال و میانه روی حتی شامل کارهای خیر نیز می شود. قرآن با صراحت تمام به پیامبر (ص) دستور می دهد: «و لاتجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسودا» (13) این آیه بخشش نامتعادل را مجاز نشمرده و آن را باعث حسرت و گرفتاری بخشنده می داند و در آیه دیگری پس از بیان نشانه های بندگان صالح و شایسته خدا، در مورد حدود احسان و بخشش می فرماید: «والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما» (14) در این آیه نیز زیاده روی در احسان را روشی ناپسند بر شمرده است.

نه اسراف، نه خست

قرآن ،اسراف را نمی پذیرد و در نقطه مقابل آن سختگیری در مخارج زندگی را نیز قبیح و ناپسند می شمارد و اجازه نمی دهد که افراد حریص و مال اندوز و تنگ نظر، به بهانه پرهیز از اسراف در دامن خساست و سخت گیری در مصرف بیفتند. امام علی (ع) فرموده است: «هر که ثروتی دارد، مبادا آن را تباه کند؛ زیرا صرف کردن بی مورد آن ریخت و پاش و اسراف است. این کار او را در میان مردم کوته بین بلند آوازه می کند اما در نزد خدا بی مقدار است. (15) رسول خدا (ص) نیز فرموده است: «نشانه مسرف چهار چیز است: به کارهای باطل می نازد، آنچه را فراخور حالش نیست می خورد، در کارهای خیر بی رغبت است و هر کس را که به او سودی نرساند، قبول ندارد.»(16)
برخی به غلط گمان کرده اند که حرام کردن زینت ها و پرهیز از غذاها در روزهای پاک و حلال نشانه زهد و پارسایی و قرب به خداوند است. قرآن خطاب به آنان می فرماید؛ «قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للذین امنوا فی الحیاه الدنیا خالصه یوم القیامه ؛(17) ]ای پیامبر![ بگو زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و روزهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده؟ بگو: این ]نعمت ها[ در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و روز قیامت ]نیز[ خاص آنان می باشد.»

لزوم رعایت اعتدال در زندگی

در اسلام همان طور که تجمل گرایی افراطی که از آن به تجمل پرستی تعبیر شده، مردود است؛ محروم کردن خود از زیبایی های پاک و حلال مانند لباس زیبا و مناسب و زیبایی های طبیعت و... پسندیده نیست؛ زیرا انسان زیبایی پسند است. امام مجتبی(ع) هنگامی که به نماز برمی خاست، بهترین لباس خود را می پوشید. پرسیدند: چرا بهترین لباس خود را می پوشید؟ فرمودند: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. از این رو من لباس زیبا را برای راز و نیاز با پروردگارم می پوشم، همو که دستور داده زینت خود را به هنگام بیرون رفتن به مساجد برگیرید.»(18 و 19)
زندگی اسرافگرانه علاوه بر اینکه روح عاطفی و انسانی را از بین می برد و انسان را از درد و سوز دیگران بی خبر می سازد، از نظر اقتصادی نیز به شخص مسرف و بلکه به اجتماع آسیب می رساند؛ چرا که سرمایه ها را پایان می بخشد و فرد و جامعه را به نابودی می کشاند. امام علی(ع) می فرماید: «هرکس اعتدال و میانه روی را خوب رعایت نکند، در اثر اسرافگری به نابودی کشیده می شود.»(20) بنابراین راه نجات و موفقیت در اعتدال است و این روش باعث ثبات و بلکه پیشرفت می شود. کسی که آن را ترک کند، بی ترید گرفتار آفت ها می شود و سرانجام به هلاکت معنوی از یک سو و تهی دستی از سوی دیگر دچار خواهد شد.
امام علی(ع) در این باره فرموده اند: «نادیده گرفتن برنامه اعتدال در زندگی باعث فقر و بدبختی می گردد.»(21) دوری از خداوند و هدایت او، جزء یاران شیطان قرار گرفتن و هلاکت دنیوی و اخروی از جمله کیفرهایی است که خداوند برای اسرافکاران درنظر گرفته است.(22)
قرآن میانه روی را الگوی مصرف و عامل پایداری خانواده و جامعه معرفی می کند. «والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما»(23) «قوام» به معنای حد وسط و اعتدال است. اقتصاد اسلامی برای افراد و جوامع دو ارمغان مهم دارد: بشر را از بزرگترین رنج تاریخی او که مسئله معیشت و غصه تأمین مایحتاج زندگی است، نجات می دهد. همچنین جامعه و فرد را از عوارض شوم فقر که سوءاخلاق و فساد و فحشا و حتی کفر و بی دینی است، محفوظ نگه می دارد.
یکی از تدابیر مهم اسلام برای تأمین زندگی و جلوگیری از فقر ارائه الگوی صحیح است. امام صادق(ع) فرموده است: «ضمانت می کنم کسی که میانه روی کند، فقیر نشود.»(24) رعایت اعتدال در هزینه های زندگی به قدری مهم است که امام علی(ع) درک لذت ایمان واقعی را منوط به آن دانسته و فرموده اند: «انسانی که این سه خصلت را نداشته باشد، حقیقت ایمان را نخواهد چشید: ژرف اندیشی در علم دین، شکیبایی در حوادث، اندازه گیری نیکو در امر معیشت.»(25) امام کاظم(ع) نیز فرموده اند: «هیچ انسانی با میانه روی نیازمند نمی شود.»(26)

لزوم صرفه جویی و قناعت

صرفه جویی و قناعت در زندگی و هزینه های مختلف، مایه آرامش روحی و روانی است و کسی که آن را سرلوحه زندگی خود قرار می دهد، از فقر و بدبختی نجات می یابد و شرافت و عزت اجتماعی و رضایت و خشنودی الهی را به دست می آورد. اگر قرآن به مومنین صالح وعده خوشبختی وحیات طیبه داده است،(27) طبق فرمایش امام علی(ع) مراد از آن قناعت در زندگی است.(28) رسول خدا(ص) بهترین فرد از امت اسلامی را کسی می داند که صرفه جویی پیشه کرده و به روزی حلال قانع باشد و بدترین فرد از امت اسلامی را کسی دانسته که حریص دنیا باشد.(29)
طبیعت انسان بر آمال و آرزوها سرشته شده است، اگر انسان بدون تربیت نفس پیش رود و دسترسی به مربی آگاه پیدا نکند، در چنین حالتی در آرزوهای مادی و شهوی باقی می ماند و هرگز به کمالات انسانی نمی رسد. اما اگر از تعالیم آسمانی بهره برده و بر نفس خود چیره شود و رسیدن به دنیا و اهل آن را هدف قرار ندهد، به سعادت دنیوی و اخروی خواهد رسید. راه عملی قناعت و اجتناب از اسراف، باور کردن حساب و بازدهی اعمال در روز رستاخیز و همسویی با نیکان و دوری از اهل دنیاست. امام باقر(ع) فرمودند: «با دوری از حرص و طمع به میدان قناعت وارد شو.» امام علی(ع) نیز فرموده اند: «هیچ گاه قناعت پیش نیاید جز آنکه حرص و طمع از میان برود.»(31)
الگوهای فکری وحرکتی نباید اهل دنیا باشند وگرنه انسان را به دنبال خود می کشانند که در آن صورت هر چه فرد تلاش کند، به جایی نمی رسد. فرهنگ صحیح مصرف را علاوه بر اینکه از آیاتی که در مورد اسراف و زیان های آن صحبت می کند، می توان به دست آورد، از مکتب اهل بیت(ع) نیز می توان دریافت. امام سجاد(ع) در این خصوص فرموده اند: پروردگارا! بر محمد و آلش درود فرست و پرده ای بین من و اسراف حایل کن و با درپیش گرفتن انفاق و میانه روی به زندگی من قوام بخش و راه های صحیح مصرف و اندازه گیری در معیشت را به من تعلیم فرما و به لطف خود مرا از ارتکاب تبذیر برکنار دار!»(32) با توجه به این فرمایش امام سجاد(ع) تمتع و انتفاع از مواهب الهی، قناعت و پرهیز از اسراف و تبذیر سه اصل اساسی است که اسلام به عنوان الگوی صحیح مصرف ارائه می دهد.
توجه به اعتدال و صرفه جویی در هزینه های زندگی مایه بقا و توانایی مالی در زندگی و حافظ مناعت و شخصیت انسانی آدمی است. درآمد زندگی همچون چشمه آبی است که در بستر رود به جریان می افتد که اگر مهار نشود، هر اندازه که متراکم و انبوه هم باشد، یا به هدر می رود یا به دریا می ریزد؛ اما اگر در جای مناسبی سد شود و با دقت و محاسبه مقدار ورودی آن معین و بر همین اساس راه های خروجی آن اندازه گیری شود، نه تنها از هدر رفتن آن جلوگیری می شود بلکه با برنامه ریزی صحیح می توان از آن در جهات مختلف به صورت بهینه استفاده کرد.
اندازه گیری در مخارج نسبت به درآمد براساس ضرورت ها و پس انداز مقداری از مازاد مصرف، بنیان خانواده را تا حد زیادی در مقابله با خطرات محافظت خواهد نمود. اسراف بر هم زننده تعادل و موازنه بین دخل و خرج و نیز نابودکننده توانایی مالی زندگی و ضایع سازی ثروت و امکانات حیات است و حال آنکه قناعت عامل عزت، بی نیازی، خودکفایی، آرامش روحی و رضایت ابدی است.» خوشا به حال کسی که به یاد رستاخیز بوده و با عمل نیک، خود را برای محاسبه آماده می سازد، و به آنچه خداوند روزی می دهد قناعت نموده، از خدا راضی می باشد.»(33) از همین روست که رسول خدا(ص) فرمودند: «بر شما باد به صرفه جویی زیرا آن گنجی است تمام نشدنی!»(34)
X